loading...
جوک از همه ی اقشار

احسان بازدید : 87 جمعه 07 آبان 1389 نظرات (1)

 

 

جوک اصفهانی

یه بسته جوک مشتی اصفهانی


صفهانیه به باباش زنگ می زنه واسه این که خرجش کمتر شه می گه  «

 من کاظم پول لازم باباش هم می گه من مریض قر نریز

 

 

 

اصفهانیه سوار تاکسی میشه. آخر مسیر به راننده میگه: حاج اقا کراییه ما   «

چنئ شدس؟ یارو میگه:50تومن.

اصفهانیه میگه:چه خبرس اولا که 40 تومن بیشتر نمیشد.

بعدشم من 30 تومن بیشتر ندارم

حالا این 20 تومن رو بگیر یارو میشمره میبینه 10 تومنه

 

 

 

اصفهانی رو میخوان زجر بدند، میبندنش به تیر برق و بهش میگین: کوچه اونطرفی شام   «

میدند

 

 

 

یکبار یه اصفهانی خونش آتیش میگیره یه تک زنگ به آتش نشانی می زنه

 

یه روز یه مردی در اصفهان در یه خانه ای را میزنه وآب برای رفع تشنگی درخواست   «

میکنه دختر بچه ای دم در میاید و یک کاسه دوغ خنک به مرد میده ، وقتی مرد

تا آخر دوغ را سر میکشد به دختره میگه کوچولو شما هر که درب خانه تان را

بزنه و آب بخواهد بهش دوغ خنک میدید دختر بچه میگه نه بابا دیشب مهمان

داشتیم دوغ درست کردیم منتها سوسک افتاد توش برای همین چون

می خواستیم دور نریزیم دادیم شما خوردید ، با شنیدن این حرف مرد

عصبانی میشه و میزنه کاسه دوغ را میشکنه، آنوقت دختر داد میزنه

و میگه مامان - مامان این آقائه زد کاسه غذای سگمان رو شکست

 

 

 

 

روز یه اصفهانی و یه تهرانی و یه قزوینی می میرند.آنقدر به خدا التماس می کنند تا  «

اینکه خدا با برگشتن آنها به دنیا موافقت می کنه به شرطی که دیگه گناه نکنند و گرنه

سنگ می شوند. خلاصه آنها به دنیا برمی گردند.همان اول کار تهرانیه یه دختره را

میبینه و می افته دنبالش. همان دم سنگ می شه.بعد مدتی اصفهانیه یه ?? تومانی روی

زمین می بینه خم میشه که برداره قزوینیه می گه : خاک تو سرت . هم خودت رو بدبخت

کردی هم منو

 

 

زن اصفهانیه داشته تو حیاط خونه با بچش بازی می‌کرده، هی مینداختتش بالا   «

میگرفتتش،‌ می‌گفته: این دودول چند تومنس؟! این دودول ده تومنس…این دودول صد تومنس!

درهمین حین یک جاهله داشته از اونجاها رد میشده، از تو کوچه داد میزنه: آبجی شوما

که قیمت دستتونس، بیا یک نگاه به مال ما بکن ببین چند میارزه

 

اصفهانیه در حال مرگ بوده از زنش می پرسه محمد کجاست ؟ زنش میگه : همین جا کنارت نشسته . میگه علی کجاست ؟ زنش میگه اونطرفت نشسته . میگه حامد کجاست ؟ میگه اونم همین جاست . یهو داد می زنه پس برای چی چراغ اون اتاق بی خودی روشنه ؟

 

از 5 راه ميشه تشخيص داد يه نفر اصفهانيه ، اول اينكه همشون زيرشلواري آبي راه راه مي پوشن ( البته شايد با خوندن اين مطلب سريع اونو عوض كنن ) ، دوم اينكه با خوردن هر قلوب نوشابه نگاهي به شيشه ميكنن به كجا رسيده ، سوم اينكه تا در بستني رو باز ميكنن سريع يه ليس به درش ميزنن ، چهارم اينكه وقتي براشون مهمون مياد دم در مي ايستند و به جاي اينكه بگويند بفرمائيد تو ميگن چرا نمياي تو ، پنجم اينكه من اصفهاني نيستم ، ولي چرا اين كار ها رو ميكنم

 

اصفهانی رو میخوان زجر بدند، میبندنش به تیر برق و بهش میگین: کوچه اونطرفی شام   «

میدند

 

 

 

یکبار یه اصفهانی خونش آتیش میگیره یه تک زنگ به آتش نشانی می زنه

 

یه روز یه مردی در اصفهان در یه خانه ای را میزنه وآب برای رفع تشنگی درخواست   «

میکنه دختر بچه ای دم در میاید و یک کاسه دوغ خنک به مرد میده ، وقتی مرد

تا آخر دوغ را سر میکشد به دختره میگه کوچولو شما هر که درب خانه تان را

بزنه و آب بخواهد بهش دوغ خنک میدید دختر بچه میگه نه بابا دیشب مهمان

داشتیم دوغ درست کردیم منتها سوسک افتاد توش برای همین چون

می خواستیم دور نریزیم دادیم شما خوردید ، با شنیدن این حرف مرد

عصبانی میشه و میزنه کاسه دوغ را میشکنه، آنوقت دختر داد میزنه

و میگه مامان - مامان این آقائه زد کاسه غذای سگمان رو شکست

 

 

 

 

روز یه اصفهانی و یه تهرانی و یه قزوینی می میرند.آنقدر به خدا التماس می کنند تا  «

اینکه خدا با برگشتن آنها به دنیا موافقت می کنه به شرطی که دیگه گناه نکنند و گرنه

سنگ می شوند. خلاصه آنها به دنیا برمی گردند.همان اول کار تهرانیه یه دختره را

میبینه و می افته دنبالش. همان دم سنگ می شه.بعد مدتی اصفهانیه یه ?? تومانی روی

زمین می بینه خم میشه که برداره قزوینیه می گه : خاک تو سرت . هم خودت رو بدبخت

کردی هم منو

 

 

زن اصفهانیه داشته تو حیاط خونه با بچش بازی می‌کرده، هی مینداختتش بالا   «

میگرفتتش،‌ می‌گفته: این دودول چند تومنس؟! این دودول ده تومنس…این دودول صد تومنس!

درهمین حین یک جاهله داشته از اونجاها رد میشده، از تو کوچه داد میزنه: آبجی شوما

که قیمت دستتونس، بیا یک نگاه به مال ما بکن ببین چند میارزه

 

اصفهانیه در حال مرگ بوده از زنش می پرسه محمد کجاست ؟ زنش میگه : همین جا کنارت نشسته . میگه علی کجاست ؟ زنش میگه اونطرفت نشسته . میگه حامد کجاست ؟ میگه اونم همین جاست . یهو داد می زنه پس برای چی چراغ اون اتاق بی خودی روشنه ؟

 

از 5 راه ميشه تشخيص داد يه نفر اصفهانيه ، اول اينكه همشون زيرشلواري آبي راه راه مي پوشن ( البته شايد با خوندن اين مطلب سريع اونو عوض كنن ) ، دوم اينكه با خوردن هر قلوب نوشابه نگاهي به شيشه ميكنن به كجا رسيده ، سوم اينكه تا در بستني رو باز ميكنن سريع يه ليس به درش ميزنن ، چهارم اينكه وقتي براشون مهمون مياد دم در مي ايستند و به جاي اينكه بگويند بفرمائيد تو ميگن چرا نمياي تو ، پنجم اينكه من اصفهاني نيستم ، ولي چرا اين كار ها رو ميكنم

احسان بازدید : 94 جمعه 07 آبان 1389 نظرات (0)
سلام دوست عزیز ممنون که به وبلاگ من اومدی امیدوارم بهت خوش بگذره  هدف من خوشحال کردن ونشوندن یه لبخند کوچیک رو لبای قشنگ شماست  و اگه نظری راجع به وبلاگ من دارید برام بزارید خوشحال میشم  ......(احسان ).......
احسان بازدید : 115 جمعه 07 آبان 1389 نظرات (0)

جوک لری

جوک لری باهال  


به یه لره میگن تو شهر شما آدم معروف هست؟؟لره:آره سوفیا لره... جسیکا تی لر...لره  «

و هاردی... تازاش هم یه مولکول کشف کردیم که اسمش اینه: کلر

******************************************************

لره میخواسته ترتیب گاوشو بده، گاوه میگه: ما، ما! لره میگه: خفه‌شو، اول ما، بعد  تو

******************************************************

خرسه به یکی حمله میکنه و میگه: ویاوخوام وخورمت! طرف میگه: اِ؟ میه تونم لری؟  «

خرسه میگه: ها، ما حیوونا همه لریم، وجز خر که ترک

******************************************************

به لره میگن حموم چند بخشه؟ میگه: دو بخشه، زنونه و مردونه

******************************************************

یه روز یه لره م ی گ و ز ه یه متر میپره هوا، میگن: چی شد؟ میگه: تو دنده  بود

******************************************************

لره چهارشنبه سوری با واجبی نارنجک درست میکه، میگن این چیه؟ میگه: می‌خوام وقتی   ترکید پشمای همه بریزه

******************************************************

به لره میگن: محبوبترین تیم فوتبالی که دوست داری چیه ؟ میگه: قربون جدش آسد   میلان

******************************************************

از لره در مورد آمریکا سوال می‌کنند میگه: والا یه پاش تو عراقه، یه پاش تو ا  «افغانستانه، فکر کنم میخواد برینه به ایران 

******************************************************

لره جونش به لبش میرسه، تف می‌کنه می‌میره

*****************************************************

از لره میپرسن به 5 تا دختر که رو یه میله نشسته ان چی میگن؟ میگه: یه سیخ جیگر

******************************************************

لره ریش بزی میزاره. دچار بحران شخصیتی میشه

******************************************************

لره میاد تهران می بینه همه لباس آستین کوتاه پوشیدن تعجب می کنه می گه   اوا پس اینا چه جوری دماغاشونو پاک می کنن


یه جوک خیلی باهال

لره میگوزه .بچه هاش میزنن زیر خنده. در حالی که اشک تو چشماش جمع میشه میگه: خدایا این شادیو از بچه هام نگیر

******************************************************

  

یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج میکنه شب عروسی تهرانیا میخونن سبد   «

سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا میخونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل

******************************************************

 

اینم باهاله

لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره، جلسة اول از مربیش   «

می پرسه: این چراغ رنگیه چیه؟! یارو میاد سرکارش بگذاره، میگه: این

چراغ راهنماییه؛ وقتی سبزه یعنی اهل تهران برن، وقتی زرده شهرستانی‌ها

و قرمز هم مال لراست! خلاصه این جریان میگذره و لره هم امتحان میده

وقبول میشه، روز اول میشینه پشت ماشین و میرسه به چراغ قرمز و خوب

طبعاً رد میکنه. افسره داد میزنه: راننده پیکان، بزن کنار! لره سرشو از

پنجره میاره بیرون، داد میزنه: لـُــرُم... مــن لـُـــرُم!! افسره یک

نگاه میندازه، میگه: باشه بابا...برو...برو

******************************************************

 

لره داشته با تمام وجود وضو میگرفته و دستاشو محکم میکشیده رو هم، ازش   «

میپرسن: چرا اینقدر محکم وضو میگیری؟ میگه: چنی آرم وضو میرم که هیچ

گوزی نتنِه باطلش کنه(با لهجه لری

******************************************************

 

این خیلی باهاله

یک لر برای چند روز میره توی هتل یک روز میبینن توی دستشوئی داره یک  

نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را

میزنی لره میگه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز

ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده

*****************************************************

لره با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از 2 سال حل   «

کردم . دوستش میگه: 2سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته 7

تا 10 سال

******************************************************

 

یه لره رفت پارتی. فرداش رفیقش ازش پرسید چطور بود. لره گفت: خیلی عالی   «

بود . روی من اسم یه گل گذاشته بودن و هی صدام میکردن. رفیقش گفت چی

میگفتن. لره گفت: من و انداخته بودن وسط و هی دورم میچرخیدن میگفتن

اسگله رو اسگله رو

******************************************************

 

لره میره قبرستان می بینه مرده ها رو قبرا نشستن می گه جریان چیه؟؟ میگن   «

سوال های شب اول قبر لو رفته گفتن فعلا بیرون باشید تا دوباره سوال طرح کنیم

 

 

اینو داشته باشین

به یه لر میگن زبون لری چه جوریه؟ میگه فارسی بلدی؟ میگه آره. میگه   «

برین توش میشه لری

****************************************************** 

لره واسه اینکه از زندگی جلو بیوفته یه زن حامله میگیره

******************************************************


 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 16
  • بازدید کلی : 813